آیا توافق میان ترکیه و روسیه قابل اجرایی شدن است؟
روند توافق بر اساس روندی که در گذشته تعیین شده بود به دلایل مختلف تا کنون اجرایی نشده است. اگر جزئیات توافق ادلب مورد توجه قرار گیرد آنگاه متوجه خواهیم شد که چرا توافق روسیه و ترکیه بر سر ادلب ناکام مانده است. بازیگران داخلی عرصه ادلب را میتوان شامل نیروهایی همچون جبههالنصره، احرار الشام، […]
روند توافق بر اساس روندی که در گذشته تعیین
شده بود به دلایل مختلف تا کنون اجرایی نشده است. اگر جزئیات توافق ادلب مورد توجه
قرار گیرد آنگاه متوجه خواهیم شد که چرا توافق روسیه و ترکیه بر سر ادلب ناکام
مانده است. بازیگران داخلی عرصه ادلب را میتوان شامل نیروهایی همچون جبههالنصره،
احرار الشام، جیش الحر و دهها گروه تروریستی دیگر دانست که هر یک از آنها اهداف
و برنامه خاص خود را دنبال میکنند.
در عرصه
خارجی مساله بسیار پیچیدهتر است و بازیگران خارجی که در مساله ادلب حضور دارند،
اساسا در تقابل و تضاد آشتیناپذیر با یکدیگر قرار دارند. برای نمونه نگاه ایران،
روسیه و دولت سوریه در ادلب بر این مبنا است که به مرور باید این منطقه خلعسلاح
شود و شهروندان به محل اصلی سکونت خود بازگشته و موضوع بازسازی این استان مطرح شود
اما نگاه کشورهای آمریکا، ترکیه و حتی برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، قطعا در
تضاد با رویکرد محور مذکور است. بنابراین، آنچه که با عنوان توافق میان ترکیه و
روسیه بر سر ادلب یاد میشود دارای سطحی ناهمگون است. دولت ترکیه به هیچ عنوان قصد
ندارد موضوع ادلب را مجددا به دمشق واگذار کند و تلاش میکند مطالبات راهبردی خود
همچون موضوع کردها، مسائل اقتصادی و ایفای نقش در آینده سوریه را برای خود حفظ
کند.
در عرصه
عمل نیز شاهد بودیم که وعدههای اردوغان به ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در
ارتباط با خلع سلاح گروههای تروریستی در ادلب، اجرایی نشده است. در واقع گروههای
تروریستی جبهه النصره و تحریر الشام زمانی که با قاطعیت اعلام کردهاند حاضر به
پذیرش خلع سلاح نیستند و مناطق مشخصی که بین ترکیه و روسیه تعیین شده را تخلیه
نخواهند کرد، چگونه میتوان از حل مساله ادلب و توافق بر سر آن سخن به میان آورد.
ترکیه حامی اصلی حفظ قدرت و
جایگاه جبههالنصره در ادلب
ترکیه در مقام بازیگری تاثیرگذار در
عرصه ادلب، تا کنون نشان داده که به هیچ عنوان بازیگری قابل اعتماد نیست و در
مراحل مختلف شاهد کارشکنی آن در شمال سوریه بودهایم. آمریکا در مقام یکی دیگر از
بازیگران دخیل در بحران سوریه، نیز اهداف متفاوتی را برای ایفای نقش فزاینده در
معادلات دنبال میکند. علاوه براین، ورود بازیگران اروپایی همچون فرانسه و آلمان
به عرصه مذاکرات پیرامون آینده ادلب، معادله را بیش از پیش پیچیدهتر و غیر قابلحلتر
کرده است.
ربط دادن
مساله عدم اجرایی شدن توافق ادلب به کارشکنی گروههای تروریستی تا حدود زیادی
تقلیل مساله است؛ زیرا کنترل این گروهها برای ترکیه به آسانی مقدور میباشد.
آنکار با ایجاد دیواری دروغین میان تروریستهای جبهه النصره و نیروهای تحت حمایت
خود همچون احرار الشام و جیش الحر که آنها را میانه رو میداند، مانعی بزرگ را در
مبارزه با تروریست ها ایجاد کرده است. در واقع، جبهه النصره به عنوان نیرویی که ۷۰
درصد محدوده سرزمینی ادلب را تحت کنترل دارد، نه ترکیه با آنها وارد جنگ میشود و
نه به دولت سوریه اجازه مقابله با آنان را میدهد.
آیا نشست چهارجانبه استانبول
نتیجهای خواهد داشت؟
نتایج محتمل نشست اخیر کشورهای ترکیه، آلمان،
روسیه و فرانسه در شهر استانبول، دارای چند قرائت مختلف است. اولین قرائت این است
که روسها برای حل آسانتر موضوع ادلب قصد دارند دیدگاه و موضعگیری آلمان و
فرانسه را به خود نزدیک کرده و این دو کشور را در کلیه مسائل سوریه از آمریکا جدا
کنند. با این وجود، این قرائت را میتوان تا حدودی ضعیف ارزیابی کرد؛ قرائت جدیتر
این است که ترکیه از این دو کشور برای قویتر کردن مواضع خود در برابر محور ایران،
روسیه و دمشق بهره میگیرد تا قدرت چانهزنی خود را بالا ببرد. قرائت سوم این است
که آلمان و فرانسه در مقام نمایندگان آمریکا در نشست چهارجانبه حاضر شدهاند. بر
اساس این قرائت آمریکا را میتوان حاضرِ غایب نامید. هر آنچه برلین و پاریس مطرح
میکنند را میتوان مواضع آمریکا دانست. با این حال انتظار حل مسئله از این نشست
نمیرود و این نشست توانایی حل مسئله ادلب را ندارد.
مسکو؛ کلید حل مساله ادلب
اگر فشارهای ایران، روسیه و دمشق برای
آزادسازی ادلب بیشتر شود، احتمالاً اردوغان از مواضع خود کوتاه میآید و اجازه
عملیات نظامی علیه مواضع
تروریستها را صادر میکند یا اینکه بر این گروهها برای واگذاری مناطق تحت کنترل،
فشار جدی وارد میکند. مساله دوم که باید مورد توجه قرار گیرد در ارتباط با نقش
روسیه در ادلب است. روسها در شرایط کنونی در ادلب گشت نظامی دارند و میتوانند
آینده معادله را در جهت حل سیاسی یا حل نظامی در یک مقطع زمانی خاص پیش ببرند. نوع
کنش روسها به طور حتم میتواند تعیین کننده معادلات باشد و ایران با قدرت چانهزنی
بالای خود میتواند روسیه را بطور جدیتر برای حل مساله ادلب تشویق کند.
توحید محمدزاده
تحریریه نشریه هم شاگردی
اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید