استانی شدن انتخابات؛ ابهامات و چالشها
استانی_شهرستانی شدن انتخابات مدتی است مجددا در دستور کار نمایندگان مجلس
شورای اسلامی است و از قرار معلوم مجلس کلیات طرحی را تصویب کرده است. این
طرح نه تنها مشارکت عمومی و اثرگذاری مردم را افزایش نمیدهد بلکه چالشهایی
را در پی خواهد داشت. از آنجا که سالها قبل و در ادوار گذشته مجلس نیز
طرحهای مشابهی یا به نتیجه نرسیده یا توسط شورای محترم نگهبان رد شده اند،
لذا نخبگان و صاحبنظران مرتبط با فضای سیاسی و اجتماعی، با اهداف و
محتوای این طرح آشنایی نسبی دارند. با مطالعه این طرح پیشنهادی، نکات و
ابهامات بسیار مهمی دیده میشود که نمیتوان از کنار آنها بهراحتی گذشت.
مردم
سالاری دینی در تعیین و رسیدن به سطوح بالای مشارکت مردمی در راستای
انتخاب نمایندگانی برای پیاده سازی نظامات اجتماعی با ابزاری به نام
انتخابات محقق میشود. هنگامیکه نماینده انتخابی در سطوح پاسخگویی و نظارت
برآن قابل دسترس و پیگیری باشد میتوان آن را نماینده و وکیل مردم نامید.
هرچه این نمایندگان مردم که چشم بینای امت برای نظارت و ریل گذاری برای
سطوح بالای مدیریت دستگاه اجرایی قابل دسترستر باشند مشارکت اجتماعی و
مردم سالاری دینی به تعریف حقیقی خود نزدیکتر میشود.
ارتباط حقیقی
بین مردم و نماینده در ساختار حوزههای انتخابیه کوچک محقق میشود، اما در
مدل طرح استانی شدن به دلیل در دسترس نبودن نماینده، امر پاسخگویی و نظارت
بر عملکرد نماینده توسط خود مردم نه صرفا جامعه نخبگانی با مشکل روبرو
میشود و نماینده برای اثبات و نشان دادن عملکرد مثبت خود به جای خدمت به
فضای پوپولیسیتی کشیده میشود.
در طرح استانی_شهرستانی شدن انتخابات
با توجه به بزرگتر شدن حوزههای انتخابیه نمایندگان مجلس شاهد کاهش
پاسخگویی به مردم هستیم و از آنجایی که در این طرح، رای تعیین کننده برای
نماینده رای مردم مرکز استان است به همین دلیل مردم شهرهای کوچک میزان
تاثیرگذاری خود را در نتیجه انتخابات کمتر میبینند و همین باعث کاهش و
دلسردی در مشارکت انتخابات و کاهش اقتدار و ارتباط مردم با جمهوریت میشود و
مسائل امنیتی پس از آن را در پی دارد.
از سوی دیگر این طرح به
ناسالم شدن فضای انتخابات، افزایش اثر پول و لابیگریهای سیاسی در سطح
استانها خواهد انجامید. رمزگشایی بازیهای سیاسی و مناسبات گروهها برای
مردم ممکن نیست و شفافیت عرصه انتخابات کاهش مییابد.
سیستم انتخاباتی
جدید از آغاز بر بنیاد حوزههای انتخابیه کلان بنا شد و گرایش به کلانتر
کردن حوزههای انتخابیه تداوم یافت. این درست عکس پدیدهای است که در
نهادهای محلهای و صنفی ایران قدیم است.
در سیستمهای انتخاباتی
اکثریتی در کشورهای مختلف، شهرهای بزرگ را به حوزههای انتخاباتی محله
ایی تقسیم میکنند. به طور مثال شهر نیویورک در آمریکا را به ۵ منطقه بزرگ
تقسیم میکنند که در نهایت به ۵۱ نماینده با حوزه انتخابیه کوچک تقسیم
میشود در صورتی که ما در شهر تهران یک حوزه انتخابیه ۳۰ نماینده ایی داریم
که مطمئنا ارتباط بسیاری پایین بین مردم و نمایندگان وجود دارد.
به
طور مثال نماینده مردم یک استان مانند خوزستان با جمعیت حدود ۵ میلیون نفر
با قومیتهای مختلف اگر مردم یک شهرستان کوچک یا یک قومیت در ساختار جدید
طراحی شده برای انتخابات مجلس هیچ نماینده ایی نداشته باشند، به نوعی حقوق
آنان برای پیگیری مشکلات آنان کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
حال در
استانهایی که علاوه بر تفاوت قومیت دارای تفاوت در مذهب نیز هستند مطمئنا
در صورت نداشتن نماینده حق خود را ضایع شده میبینند و این خود باعث احساس
عدم عدالت در پیگیری مسائل خاص خود میشود که مشکلات امنیتی را در پی خواهد
داشت. از طرفی نماینده منتخب رای آوردن خود را مرهون مردم مرکز استان
میداند و توجه و رسیدگی به مناطق محروم به شدت کاهش مییابد.
در سیستم
نظامات اجتماعی متمرکز کشور که همه تصمیم گیریها در تهران متمرکز است،
هیچ یک از مسئولان محلی دسترسی به مرکز تصمیم گیری کشور ندارند؛ اما
نماینده تنها فرد در آن حوزه انتخابیه است که به مسئولان تراز یک کشور اعم
از وزیر و معاون وزیر و معاون رئیس جمهور و دیگر مقامات دسترسی دارد؛
بنابراین واضح است که در این سیستم مردم از نماینده بیشترین توقع را دارند و
او هم به دنبال حل این مشکلات خواهد رفت.
اشکالی که به این مجلس
وارد میشود و حامیان طرح استانی شدن انتخابات نیز بر آن تاکید دارند این
است که سطح نمایندگانی که با ۲۰ هزار رای از یک شهر کوچک به مجلس میآیند
برای قانون گذاری و ریل گذاری بسیار پایین است و توانمندی لازم برای تصیمیم
گیریهای حساس کشور را ندارند. ما خود بر این مشکل واقف هستیم، اما به نظر
برای رفع آن نباید از چاله به چاه بیافتیم!
بالای نمایندگان تهران یا دیگر کلانشهرها بیاندازیم این مسئله خود گویای
این حقیقت است که استانی شدن انتخابات تاثیری در افزایش سطح دغدغه
نمایندگان ندارد. در هر حال قانون انتخابات مجلس اشکالات اساسی دارد که
باید آن را اصلاح کرد و از آنجایی که آزمون و خطاکردن برای شیوه جدید
انتخابات مجلس کشور را با چالشهایی روبه رو میکند، لازم است از تصویب
عجولانه و یکباره آن خودداری کرد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید