آخرین اخبار

استفاده حداکثری از ظرفیت‌های داخلی پادزهر بدعهدی‌های غرب است

برجام که به دلیل بدعهدی‌های اروپا و آمریکا به یک معاهده ناکارآمد تبدیل‌شده، این حقیقت را نمایان کرد که تنها راه‌حل مشکلات کشور، چشم دوختن به آن‌سوی مرزها نیست، بلکه استفاده حداکثری از ظرفیت داخلی راه چاره است.
اشتراک گذاری
09 آذر 1398
130 بازدید
کد مطلب : 936

گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا-
میلاد عبدی؛ با امضای برجام که بین ایران و کشورهای ۱+۵، دولتمردان وانمود
می‌کردند که همه تحریم‌ها رفع خواهند شد و روند فروش و صادرات نفت و
مشکلات بانکی و اقتصادی و معیشتی مردم رو به بهبودی خواهد رفت.

با این رویکرد، افکار عمومی را با خود همراه کردند و از ثمرات این
معاهده بارها در محافل و مراسم‌ها نقل می‌کردند؛ اما چیزی که مشاهده شد، به
آن فضاسازی ایجادشده شباهتی نداشت. به این مفهوم که نه‌تنها تحریم‌ها
به‌طور کامل در روز اجرای برجام رفع نشد بلکه اروپا و آمریکا در طول این
سال‌ها به سیاست فشار و تحریم حداکثری بیشتر متوسل شدند و تحریم‌های زیادی
را اعمال کردند. نقطه اوج علیل و عقیم بودن برجام آنجا بود که آمریکای
مستکبر با قلدری هرچه‌تمام‌تر زیر کلیه تعهدات خود در برجام زد و از آن
معاهده خارج شد، بدون آنکه پاسخ مؤثر و گیرا و متقابل از طرف ایران به خروج
آمریکا داده شود.

ازنظر نگارنده این سطور، جمهوری اسلامی باید از آن موقع که آمریکا از
برجام خارج شد، تعهدات خود را خیلی محکم‌تر و پرمغزتر تقلیل می‌داد تا خروج
متقابل خود را به همگان ثابت کرده و شرایط را به نفع خود تغییر می‌داد،
اما این‌طور نشد، بلکه چشم امید به اروپایی‌ها دوخته شد. اروپا از اردیبهشت
۹۷ افقی از روشنایی را نشان می‌داد که نه‌تنها خسارت‌های ناشی از خروج
آمریکا از برجام را جبران کند بلکه تمهیدات لازم برای بهره‌مندی کامل ایران
از برجام را ترتیب دهند؛ اما اروپایی‌ها هیچ‌گاه اقدامی مثبت و کارساز را
انجام ندادند. جمهوری اسلامی ایران در همین راستا بود که شروع به کاهش
تعهدات برجامی خود کرد تا طرف اروپایی را برای برداشتن گام‌های عملی و مثبت
وادار کند. ایران تا قبل از ۱۵ آبان، سه‌گام در بازه‌های زمانی ۶۰ روزه
برداشته بود که گام چهارم در ۱۵ آبان با دستور رئیس‌جمهور با محوریت تزریق
گاز به ۱۰۴۴ سانتریفیوژ در فردو آغاز شد.

سؤال اصلی اینجا این است که آیا گام‌هایی که برداشته‌شده است تأثیری در
رویکرد اروپا داشته است؟ جواب آن کاملاً پرواضح است؛ خیر. چون اروپا همان
راهی را می‌رود که آمریکا می‌خواهد و ترسیم می‌کند و از خود اراده و
اختیاری ندارد. فرق آمریکا و اروپا در رابطه با این موضوع این است که
آمریکا به شکل صریح از برجام خارج شد اما اروپا در برجام مانده است، ماندنی
که با عدم حضور آن‌ها فرقی ندارد و درنتیجه هیچ سود و عایدی هم برای ایران
ندارد. بالاخره آن‌ها هم برای اهداف و منافع خودشان تلاش می‌کنند تا ایران
را با وعده‌های دم‌دستی سرگرم کنند و از طرفی هم پلن‌های بعدی خودشان را
در دست پیگیری دارند تا ایران را به سمت یک معاهده همه‌جانبه که متضمن
محدودیت در مسائل موشکی و حضور منطقه‌ای ایران باشد، سوق دهند.
زیاده‌خواهی‌های آمریکا و اروپا حد یقفی ندارد. هر چقدر ما پا پس بکشیم
آن‌ها به همان اندازه جلو خواهند آمد و خودشان را حق‌به‌جانب نشان خواهند
داد.

درنتیجه مسئولین جمهوری اسلامی ایران باید هوشیاری به خرج دهند تا اسیر
وعده‌های پوچ و واهی اروپا نشوند و هرچه سریع‌تر اقدامات درخور توجه برای
استیفای حقوق و منافع ملت ایران را در دستور کار قرار دهند. در ضمن بهتر
است مسائل کشور بیش از این شرطی نشود که هرلحظه در انتظار بمانیم ببینیم که
اروپایی‌ها چه سیاستی اتخاذ خواهند کرد، چراکه شرط اساسی برای حل مشکلات
کشور تکیه‌بر منابع و ظرفیت‌های داخلی است. در ضمن، قسم جلاله خورده نشده
است که جمهوری اسلامی ایران به هر طریقی که شده حتی آگه منافعش تأمین نشد
در برجام باقی بماند. ماندن در برجام به هر قیمتی؟! برجام زمانی ارزش دارد
که منافع ایران را تأمین کند در غیر این صورت کاغذ پاره‌ای بیش نیست و
پشیزی نباید ارزش داشته باشد.

*دبیر واحد بین‌الملل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان

واحد روابط عمومی

اتحادیه جامعه اسلایم دانشجویان

این مطلب بدون برچسب می باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *