شفافیت، تقاطع دو آرمان عدالت و آزادی است/ جنبش دانشجویی باید حلقه واسط میان مردم و نخبگان باشد
مرادی: جریان دانشجویی یک جریان آرمانخواه است و سطح آرمانهای آن هم آرمانهای عمومی همچون استقلال، آزادی، پیشرفت، عدالت و موارد دیگر است که بیشتر سر زبان هستند. با این وجود شفافیت از آن جهت حائز اهمیت است که تقاطع بین دو آرمان آزادی و عدالت است. عدالت از آن جهت که بلاخره شفافیت گامی برای کنترل نابرابریها است از این رو فقدان آن زمینه ساز فساد و ایجاد تلقی اجتماعی غلط میشود به گونهای که اگر نهاد مسئولی هم با فساد مبارزه کند ممکن است به کمک رسانهها و کانونهای قدرت و ثروت، فضا را به گونهای دیگر جلوه دهند با این وجود میتوان گفت شفافیت در خدمت آرمان عدالت است.
در مورد آرمانهای استقلال، آزادی و عدالت که به آنها اشاره کردم مشخصا یک واقعیت وجود دارد، مثلا در زمینه عدالت و استقلال یک میزان پیشرفت داریم و این یک واقعیت است، اما مهمتر از این واقعیت تلقی اجتماعی است که در مورد توفیق ما وجود دارد. مثلا درک مردم از درک عدالت و آزادی در جامعه چقدر است؟ آن چیزی که سرنوشت کشور را مشخص میکند واقعیت است، اما مهمتر از واقعیت تلقی اجتماعی است که وجود دارد. با این وجود در مورد دو آرمان آزاد و عدالت تلقی اجتماعی خیلی کمتر از واقعیت است و نبود شفافیت به شکل گیری این تلقی منفی خیلی کمک کرده است بنابراین اصلیترین اولویت کشور مسئله شفافیت است و اگر جریان دانشجویی میخواهد آرمان خواهی خود را حفظ کند باید مسائل را اولویت بندی کند و اولین اولویت آن نیز مسئله شفافیت است.
صالح پور: شفافیت یعنی آزادی دسترسی مردم به اطلاعات. البته نه تمام اطلاعات. در واقع مردم باید به اطلاعات خام دسترسی داشته باشند. شفافیت مزایا و دلایلی دارد و این مزایا را در تجارب بین المللی کشورها دیده ایم و ما نیز میتوانیم آنها را بومی سازی کنیم.
دیدگاه ما نسبت به شفافیت باید یک دیدگاه زیرساختی باشد، چون شفافیت نمیخواهد موضوعی را حل کند با این وجود شفافیت باید پایهای برای حل مسائل کشور باشد یعنی اولویت اول برای حل مسائل کشور ایجاد شفافیت است.
شفافیت را میتوان به انواع مختلفی تقسیم بندی کرد. مثلا یک نوع از شفافیت، شفافیت حکومت برای مردم و نوع دیگر شفافیت مردم برای حکومت است یعنی هم مردم باید اطلاعات خود را در اختیار حکومت قرار دهند و هم حکومت و مسئولین اطلاعات حکومتی را تا یک حدی در اختیار عموم مردم بگذارند. اولویت اول و مقدمه رسیدن به شفافیت کامل شفافیت حکومت برای مردم است، چون اگر حکومت نتواند زیرساختها را فراهم کند قطعا نمیتواند مردم را به شفافیت اطلاعات خود ترغیب کند.
عاقلی: شفافیت، حق آگاهی جامعه برای دسترسی به اطلاعات است که اصطلاحا به آن چرخش اطلاعات میگوییم. البته اطلاعات امنیتی که هر حکومتی تمایلی برای انتشار آنها را ندارد جای خود، اما سایر برآیندهای تصمیم سازی و مالی باید اطلاع رسانی شوند در این صورت میتوان گفت شفافیت وجود دارد.
شفافیت نقطه مقابل پنهانکاری است. ما شفافیت را یک هدف و آرمان نمیدانیم، بلکه معتقدیم شفافیت ابزاری برای رسیدن به یک آرمان است و به جلوگیری از فساد کمک کند و کارویژه آن هم بازدارندگی از فساد است با این وجود هر مسئولی باید خود را در معرض یک نظارت همگانی و در یک اتاق شیشهای بداند تا مرتکب فساد نشود. البته اینگونه هم نیست که در هر کجا که شفافیت وجود الزاما فساد هم وجود ندارد، چون با وجود شفافیت پدیدهای نیز با عنوان فساد در قالب شفافیت وجود دارد که به آن فساد شفاف گفته میشود. مثلا در دوران پهلوی حکومت به صورت شفاف و علنا دست به فساد میزد، چون نظارتی برای بازدارندگی این فساد وجود نداشت.
شفافیت یکی از ابزارهای بسیار مهم برای تحقق مردم سالاری دینی و از نگاه غربی ابزاری برای تحقق دموکراسی است، چون ارتباط بین حاکمیت و مردم را به حداقل میرساند و اصطلاحا یک فرآیند اعتماد ساز بین مردم و حاکمیت است. شفافیت فقط مسئول را مسئول به پاسخگویی نمیکند بلکه مردم را هم مسئولیت پذیر و ملزم به پیگیری میکند، چون مبارزه با فساد کارویژه تمام رسانهها و جنبشهای اجتماعی از جمله جنبش دانشجویی و سایر ارکان و مسئولین است.
شفافیت یک کارکرد دولبه هم برای مردم و هم برای مسئولین دارد که مصداق بارز آن برای مسئولین، مسئول مردمی است و پرداختن مردم به شفافیت هم همان نظارت همگانی است که نظارت همگانی یک پله بالاتر از شفافیت قرار دارد.
کار جنبش دانشجویی دقیقا تلاش برای زودتر محقق شدن یا مطالبه برای زودتر محقق شدن است. کما اینکه در بحث مطالبه شفافیت آراء، نمایندگان جنبش دانشجویی میتوانست بهتر عمل کند، اما در مجموع به خوبی عمل کرد.
اقداماتی که جنبشهای اجتماعی مانند جنبش دانشجویی میتوانند در زمینه شفافیت آراء نمایندگان انجام دهند مواردی است مانند پیگیری و اقدام تبیینی. یعنی اینکه برای جامعه روشن کنیم که شفافیت آراء نمایندگان یعنی چه و نبودن آن چه ضرری دارد و بودن آن دارای چه منفعتی است. در واقع جامعه باید تحرک جنبش دانشجویی در این ماجرا را میدید. تسهیل کردن رسیدن صدای مردم به ارگانهای حاکمیتی و از آن طرف مردمی کردن تصمیمات حاکمیت و بازی کردن نقش واسط در این میان کار جنبش دانشجویی است و این اصل کار تشکلها و جنبش دانشجویی است.
صالح پور: یکی از مهمترین وظایف جنبش دانشجویی در بحث شفافیت، مطالبه گری است. مطالبه گری هم لوازمی دارد که یکی از الزامات آن این است که اطلاعات کافی در اختیار قشر نخبگانی که جنبش دانشجویی هم جزو آن است قرار بگیرد، اما متاسفانه در بحث شفافیت اطلاعات کافی و آزاد در کشور وجود ندارد.
قانون انتشار و دسترسی به اطلاعات مصوبه سال ۸۸ مجلس است، اما این قانون خودش ناقض شفافیت است. چون اگر با استناد به آن بخواهیم به اطلاعاتی دسترسی پیدا کنیم باید با دستگاه مورد نظر مکاتبه کنیم و بگوییم که ما اطلاعات شما را میخواهیم. با این وجود بارها تشکلهای دانشجویی با دستگاههای مختلف مکاتبه کرده اند، اما به در بسته خورده اند و اطلاعاتشان را در اختیار کسی قرار نمیدهند و این در حالی است که این اطلاعات هم محرمانه محسوب نمیشوند.
به نظر بنده آنچه مهم است لزوم ایجاد تفاوت بین شفافیت و افشاگری در جامعه است. مثلا در جریان مسئله فیشهای حقوقی شاهد بودیم که جامعه با یک افشاگری مواجه شد و عدهای در فضای مجازی دست به افشاگری زدند. در هر حال زمانی که ما نتوانیم شفافیت را به طور ساختاری در کشور نهادینه کنیم نهادهای مردمی به طور خودجوش دست به افشاگری میزنند.
قانون ثبت اموال عمومی مسئولین و فرزندان آنها به طور مستمر چه در دوران مسئولیت و چه قبل از آن بارها و بارها به مجمع تشخیص نظام رفته، اما با مشکل مواجه شده است. مسئلهای که وجود دارد این است که در کشورمان افشاگری جایگزین شفافیت شده است. این در حالی است که افشاگری باید در جهت تکمیل شفافیت باشد. ما شفافیت را یک اصلاح ساختاری میبینیم، اما مثلا در فضای سیاسی افشاگریها با «بگم بگم»های سیاسی شروع و در فضای مجازی به توهین کشیده میشود؛ لذا شفافیت خیلی بزرگتر و جامعتر از این حرفها است. در واقع اگر شفافیت ایجاد شود پس از آن میتوان دست به افشاگری زد.
از نظر بنده در بحث شفافیت، نقد هم از وظایف جنبش دانشجویی است. مثلا اگر در مجلس فضایی وجود دارد که مشخص نیست نمایندگان چه تصمیمی میگیرند و طبیعتا در مقابل تصمیمات خود نیز پاسخگو نیستند و یا تصمیمات را متوجه یک جمع میدانند در اینجا جنبش دانشجویی باید نقد کند و این نقد میتواند از طریق مواجه مستقیم با مسئولین، حضور در تجمعات قانونی و یا از طریق رسانهها صورت بگیرد.
جنبش دانشجویی در ارتباط با شفافیت باید نقش فعال داشته باشد و برای ایفای این نقش باید ۲ کار انجام دهد. نخست اینکه بحث شفافیت به عنوان یکی از اجزای فرهنگ مدیریت اسلامی، فرهنگ مدیریتی، گفتمان و باور عمومی نهادینه شود تا اگر مردم در یک انتخابات خواستند کسی را انتخاب کنند آن شخص که خود را در معرض انتخاب قرار داده خودش را در این چارچوب بداند. از طرفی کار دوم جنبش دانشجویی این است که باید مصادیق را پیدا کند. مثلا اگر در مجلس اتفاقی افتاده که با شفافیت در تعارض است جنبش دانشجویی باید این را فریاد بزند، اگر میبینند صیادان چینی در آبهای کشورمان دست کم فعالیتهای مشکوکی دارند که این فعالیتها به آرامش روانی مردم منطقه آسیب زده است باید مطالبه شفافیت کنند و یا اگر در مورد FATF ابهام وجود دارد باید از مسئولان بخواهند این ابهامات را با شفاف سازی برطرف کنند.
زمانی که میگوییم شفافیت منظور این است که تمام دستگاهها در سطح تصمیمات، مصوبات، سیاست گذاریها و مناسبات خود با افراد و گروهها با شفافیت عمل کنند. مثلاً در بحث مناسبات بین افراد و گروههای سیاسی تصمیمگیر موضوع انتصابات مطرح است با این وجود باید مشخص شود که افراد بر اساس چه معیاری در یک جایگاه قرار میگیرند. در واقع در سطح انتصابات نیز باید شفافیت اعمال شود و کسی که آن شخص را منصوب میکند باید در قبال عملکردش پاسخگو باشد و این موضوع با توجه به تعداد انتصابات بیشتر به ترتیب در دولت، قوه قضاییه و مجلس اولویت پیدا میکند البته در مورد مصوبات و تصمیمات اولویت با مجلس است از این رو مجلس باید کاملاً روشن کند که یک مصوبه را بر اساس چه منطقی گذرانده است و یا این که نماینده یک شهر مثلاً باید کاملا توضیح دهد که اگر با طرح شفافیت آرا نمایندگان مخالفت کرده منطق او چه بوده است تا مردم آن منطقه که میخواهند به او رای بدهند از دلیل تصمیم او آگاه شوند.
خبرگزاری دانشجو: در چند ماه اخیر که بحث شفافیت در محافل دانشگاهی مطرح شده چند دستگاه خاص که در رأس آنها مجلس قرار دارد با شیوههای مختلف مانند پیامک زدن به نمایندگان صدور بیانیه و توئیت مورد هدف مطالبه دانشجویان قرار گرفتهاند. آیا شما مدلهای مطالبهگری شفافیت جنبش دانشجویی را میپسندید؟
صالحپور: ابتدا یک توضیح در رابطه با این موضوع که چرا مجلس مورد مطالبه دانشجویان بوده میدهم. ببینید نهادی که مسئول ایجاد ساختار برای شفافیت است در قوانین داخلی شفافیت ندارد. چرا باید آراء نمایندگان به صورت پیش فرض با رأی مخفی تلقی شود؟ چرا رای نباید به صورت پیش فرض رای شفاف باش؟د در هر حال یکی از بزرگترین مشکلاتی که ما در مجلس میبینیم همین مسئله است.
مشکل بزرگ دیگری که وجود دارد این است که ۱۷۵ حوزه انتخابیه در کشور حوزههای تکنماینده هستند. با این وجود در این حوزهها ساختار حزبی وجود ندارد و افراد بر اساس قومیت و موارد این چنینی رای میآورند. در هر حال نمایندگان این حوزهها برای گرفتن امتیاز باید نزد وزرا و معاونین وزرا بروند با این وجود سوال این است که این تعارض چه زمانی باید حل شود؟
اما در مورد قالبهای اخیر مطالبه گری بالاخره در این قالبها آسیبها و مزیتهایی وجود داشت که به نظر بنده مزیتهای آن بیشتر از آسیبهای آن بود، چون یک قالب جدید برای فشار از پایین بود به گونهای که فضای مجازی نشان داد میتواند ابزاری برای فشار بر نهادهای حکومتی برای پاسخگویی باشد.
در بحث شفافیت مقولهای که خیلی مهم است وارد کردن مسئولین به پاسخگویی است. رهبر انقلاب در دیدار دانشجویی سال ۹۶ گفتند هیچ کس از مقوله پاسخگویی مستثنی نیست و حتی ایشان خودشان را نیز از پاسخگویی مستثنی نکردند و در نهایت گفتند این یک حقیقت اسلامی است.
مسئول کسی است که باید در قبال تصمیم و عملکرد خود پاسخگو باشد و در راستای شفافیت عملکرد خود را به صورت واضح در اختیار مردم قرار دهد با این تفسیر در بحث پاسخگویی مجلس باید برای قانونگذاری به سمتی برود که مسئولین در کل کشور وادار به پاسخگویی در برابر مردم باشند.
شفافیت در ارائه اطلاعات باعث میشود که ابتدا مسئولین بیشتر پاسخگو باشند و از طرفی هم مشارکتهای مردمی بیشتر میشود. امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب نیز بارها گفته اند که صاحبان اصلی این کشور مردم هستند و باید ابتکار عمل را به دست مردم بدهیم، اما الان مشکلی که ما با عدم شفافیت در کشور داریم این است که مردم جایگاه حقیقی خود را به عنوان مطالبه کننده عملکرد مسئولین ندارند.
عاقلی: ما مجلس را مهمترین گلوگاه مفهوم مردم سالاری میدانیم با این وجود مجلس باید بارقههای مردم سالاری دینی را به عرصه ظهور برساند و به مفهوم غربی این پارلمان است که باید دموکراسی را محقق کند با این وجود دستگاه قضایی و اجرایی پرچمدار این اقدام نیستند، اما شاهدیم که مجلس زمینه سازیهایی را جهت اجرای یک سری از اتفاقات مانند تصویب لایحه مناطق آزاد تجاری و بررسی لوایح چهارگانه FATF برای دولت انجام میدهد.
در هر حال کسی که به دولت اجازه اجرا میدهد و مجموعه قوانین را برای قضاوت به دستگاه قضایی میفرستد مجلس است. در واقع مجلس همان طور که امام خمینی رحمه الله گفتند در راس همه امور است. با این وجود میتوان گفت که مجلس یک گلوگاه بسیار مهم برای تصمیمات و اتفاقاتی است که روی میدهند با این وجود این گلوگاه اصلی خودش فاقد شفافیت است و ما نمیدانیم نمایندگانی که با رای مردم وارد مجلس شدند طبق چه قواعدی و به چه چیزی رای مثبت یا منفی میدهند.
مشخص است که شفافیت آراء نمایندگان فرآیند مطالبه را تسهیل میکند، اما این موضوع گنگ است و مشخص نیست که باید از چه کسی مطالبه کرد به همین دلیل نمایندگان خیلی راحت مسائل را حاشا میکنند. مثلا برای تصویب طرح شفافیت آرای نمایندگان باید دو سوم از نمایندگان به آن رای مثبت میدادند، اما کمتر از یک دوم به آن رای دادند با این وجود در همین رابطه هم نقص شفافیت وجود دارد، چون وقتی با نمایندگان صحبت میکنیم همه مدعی هستند که جزو آن ۵۰ نفری بودند که به طرح رأی مثبت دادند.
مرادی: مردم هر چهار سال یکبار چه در مجلس و یا چه در انتخابات ریاست جمهوری افراد و یا فردی را انتخاب میکنند و بعد میبینیم یک مسئول در نهایت بی انصافی اظهار میکند شما رأی دادهاید و باید تحمل کنید. این حرف با هیچ منطقی اعم از منطق دینی و غربی سازگار نیست. در هر حال درست است که مردم کسانی را انتخاب میکنند، اما این انتخاب معنایش این نیست که منتخبین فردای انتخابات هر کاری که خواستند انجام دهند. با این وجود مردم سالاری باید تداوم یابد و یکی از مهمترین مکانهای تداوم این مردم سالاری مجلس است. مجلس جایی است که مردم سالاری دینی در طول زمان و مداوم باید در آنجا دیده شود. در هر حال بنده معتقدم بزرگترین دشمنان اعتماد عمومی و آرامش روانی و پیشرفت کشور دروغگوهایی هستند که در خانه ملت نسبت به طرح شفافیت آراء نمایندگان اظهار موافقت میکنند و بعد میبینیم صد نفر به مردم دروغ گفتند چرا این افراد باید خیلی راحت با مناسبات قومیتی، روشهای غیرقانونی و فضاسازی غیر واقعی مجدد در انتخابات مجلس رای بیاورند.
متاسفانه مجلس فضای سالمی ندارد. به گونهای که در پشت تریبون گفته میشود آقای فلانی که با این مسئله مخالف است مثلاً با وزیر این وزارتخانه معامله کرده است و جالب است آن فرد به جای آنکه از خود دفاع کنند گوینده را دوباره مخاطب و مورد هدف قرار میدهد. سوال بنده این است که هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان چه میکند و در کجا قرار است به درد بخورد. نکته مهمتر این است که چرا نباید شفافیت وجود داشته باشد تا ما از آن نماینده سوال کنیم که به چه حقی و با اجازه چه کسی با فلان وزیر معامله کرده است متاسفانه این فضا در مجلس وجود دارد و معلوم نیست چه زمانی پایان مییابد.
مسئله این است که نمایندگان در هر استیضاحی و جلسهای با برخی مسئولان دولتی معامله میکنند و ریشه اصلی این عدم شفافیت است. بحث بنده این است که جنبش دانشجویی باید نسبت به این که وقتی نمایندهای امضای خود را برای استیضاح یک وزیر پس میگیرد حساس باشد و از نماینده بخواهد که توضیح دهد چرا امضای خود را پس گرفته است آنچه که ما انتظار داریم این است که دروغگوها در مجلس رسوا شوند و شان واقعی نمایندگان مجلس که نمایندگی مردم است برگردد.
در بحث شفافیت آرا نمایندگان، جریان دانشجویی تا به حال سعی کرده این موضوع را از طریق بیانیه و اقداماتی از این دست به یک مطالبه تبدیل کند، اما اگر قرار باشد مجلس نسبت به این مسئله بیتفاوت باشد و خلاف گویی نمایندگان مجدد تکرار شود جریان دانشجویی از تمام ظرفیتهای قانونی اعتراض در کشور بر اساس قانون اساسی استفاده میکند. در هر حال در این موقعیت کسی حاضر نیست که در کشور تنش ایجاد کند، اما مسئله آنقدر مهم است و از دروغ گویی، نفاق و ریاکاری نمایندگان مجلس آنقدر ضربه خورده ایم که اگر مسئله شفافیت آرا نمایندگان جدی گرفته نشود ما از تمام ظرفیتهای موجود در قانون اساسی برای اعتراض استفاده خواهیم کرد.
خبرگزاری دانشجو: آیا جنبش دانشجویی نسبت به رویکرد شفافیت طلب شورای شهر تهران به عنوان یک شورای اصلاح طلب واکنش داشته است؟ و اینکه آیا جنبش دانشجویی برای مطالبه شفافیت از سایر نهادهای کشور به سراغ نهادهای انتصابی همچون ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد مستضعفان رفته است؟
مرادی: یکی از آسیبهای شفافیت همین صورت بندیهای سیاسی است این صورت بندیها جنبش دانشجویی را محافظهکار و تقلیلگرا میکند به گونهای که اگر احساس شود مطالبهای که انجام میدهیم به تلقی عمومی نسبت به جریان سیاسی مورد پسندمان آسیب میزند این کار را انجام نمیدهیم.
شورای نگهبان باید پاسخگوی تصمیمات خودش باشد و اصلا پذیرفته نیست که ما یک تلقی و یک برداشت فقهی و یک برداشت از قانون داشتهایم. در هر حال شورای نگهبان به مطالبات که بخشی از آنها در جلسات خصوصی بوده پاسخ داده است اگرچه پاسخ آنها با جلسات علنی هم فرقی نکرده است بالاخره شورای نگهبان باید پاسخ دهد که ملاک و معیارش چیست و رهبر انقلاب هم بر این قضیه تاکید دارند.
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل در مورد صدا و سیما و اینکه بخش بزرگی از بدنه آن تعلق خاطر خیلی کمی به آرمانهای انقلاب دارند نیز خیلی بحث کرده است مثلا در سیاست گذاری و تصمیم گیریها گاهی اوقات تصور میکنیم که صدا و سیما به دولت سرویس میدهد.
در مورد شهرداری تهران هم زمانی که بحث املاک نجومی پیش آمد ما درخواست کردیم که جلساتی به صورت علنی و یا غیرعلنی برگزار شود تا در مورد این موضوع توضیح دهند که در آن زمان از طرف آقای قالیباف افرادی به عنوان نماینده شهرداری جلساتی را با دانشجویان برگزار کردند.
نکتهای که در مورد شورای شهر تهران وجود دارد این است که ما چند باری سعی کردیم تا با برخی از شخصیتهای شورای شهر و مشخصا آقای هاشمی رئیس شورا جلساتی را داشته باشیم تا در این جلسات بتوانیم درک درستی از دیدگاههای آنها پیدا کنیم، اما نکتهای که خیلی آسیب زده این است که اعضای شورای شهر خودشان هم خیلی تمایل ندارند و یا دست کم با اتحادیههای دانشجویی ارتباط چندانی ندارند و همین مسئله این تلقی را که در سوال مطرح کردید به خوبی منتقل نکرده است.
صالح پور: واقعا دیدگاه جناحی نیست به شورای شهر تهران یا سایر نهادها در جنبش دانشجویی وجود نداشته و ندارد و این موضوع را میتوان از انتقادهای ما نسبت به انتصاباتی که در جناحهایی که به آنها متمایل هستیم، فهمید.
یکی از وظایف شورای شهر ساماندهی شهرداری است، اما در این یک سال و یک ماه شهرداری تهران با چالش مواجه شده و بلاتکلیف بوده با این وجود طرح دادن در کشورمان خیلی راحت است، اما اجرایی شدن و گفتن نتیجه آن به مردم مهم است واقعیت این است که شورای شهر تهران خواهان ارتباط گیری با جنبش دانشجویی هم نیستند. در بحث نهادی انتصابی نیز واقعا اتحادیههای دانشجویی به خصوص جامعه اسلامی دانشجویان صدا و سیما، سپاه، بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان امام را به خصوص در دیدارهای دانشجویی رهبر معظم انقلاب مورد نقد قرار دادهاند. به عنوان نمونه دانشجویان از رهبر انقلاب خواستند که از عملکرد بنیادهای زیر مجموعه حاکمیت آگاهی پیدا کنند که رهبری هم در همان جلسه دستور دادند و پس از آن بازدیدهایی از این مجموعهها صورت گرفت.
هر بار که ما به ستاد اجرایی فرمان امام خدمت آقای مخبر میرویم ایشان یک کتابچه قطور ۶۰۰ صفحهای از پروژههای این ستاد در شهرهای مختلف را نشان میدهد البته نمیخواهم بگویم این کار مصداق بارز شفافیت است، ولی سطوحی را رعایت کرده اند و به نوعی به سمت مسیر شفافیت در حال حرکت هستند.
عاقلی: باید نسبت به همه ارگانها چه انتصابی و چه انتخابی نقد، مطالبه و شفافیت وجود داشته باشد. با این وجود اگر جریان دانشجویی خود را اسیر و داخل یک حزب و جریان تعریف کند میبازد. ما گفتمانی به نام انقلاب اسلامی داریم که مطالبه از نهادهای انتصابی برای تسهیل اعتمادسازی هم در جامعه در چارچوب همین گفتمان تعریف میشود.
در سال ۹۵ و در جریان تایید و رد صلاحیتهای انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان دفتر تحکیم وحدت نامهای را منتشر کرد با این محتوا که اگر شورای نگهبان فلان فرد را مناسب شرکت در انتخابات ریاست جمهوری نمیداد مشخصا دلیل آن را اعلام کند و اگر دلیل خاصی هم برای رد صلاحیتش ندارند باید اجازه دهند که مردم در موردش تصمیم بگیرند. البته این موضوع را نماینده دفتر تحکیم وحدت نیز در متن سخنرانی خود در دیدار دانشجویی رهبر انقلاب مطرح کردند و گفتند که شورای نگهبان هم یکی از ارگانهایی است که میتواند به معنای واقعی کلمه به جمهوریت معنا ببخشد. تجدید نظر در حوزههای انتخابیه و آن چیزی که بتواند مفهوم مردم سالاری را در نظام اسلامی بیشتر محقق کند و اینکه ساختارهای موجود فرسوده اند و باید اصلاح شوند نقدهای هستند که دقیقا به نهادهای انتصابی برمی گردند و ما این موضوعات را مطرح کردیم.
با این وجود پس از اظهارات تند و تیز نماینده دفتر تحکیم شورای عالی انقلاب فرهنگی به ما اعلام کرد تا جلسهای را برگزار کنیم که این جلسه بعد از چهار ماه محقق شد و چون بنده در داخل این جلسه بودم میتوانم بگویم که صریحترین و علنیترین انتقادها به شورا وارد شد. در مورد شورای شهر واقعیت این است که این شورا خیلی رویکرد دانشجویی ندارد و این در حالی است که ما با آقای کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان ارتباط داریم و ایشان سطح معقول و منطقی از فضای جنبش دانشجویی و اتحادیه دانشجویی دارند و فضا و الزام پاسخ دادن را درک میکنند.
عاقلی: کمک گرفتن از نخبگان موضوعی است که نه تنها در بحث شفافیت بلکه در سایر بخشها حتما باید وجود داشته باشد. در هر حال اینکه تصور کنیم جنبش دانشجویی باید در همه موضوعات متخصص باشد و به شکل علمی و احسن اظهارنظر کند تصور نابجایی است و عملا این اتفاق نمیافتد، اما همان طور که گفتم جنبش دانشجویی میتواند نقش یک حلقه واسط را بازی کند. جنبش دانشجویی میتواند مانند یک دستگاه تصفیه حرفهای نخبگان را به گوش جامعه برساند و به آنها ضریب مردمی ببخشد و کاری کند که موج مطالبه عمومی به وجود بیاید. به نظر من اگر جنبش دانشجویی بخواهد از جامعه نخبگان دانشگاهی و علمی جدا باشد صرفا تبدیل به یک طبل توخالی میشود و ابعاد علمی خود را از دست میدهد. در هر حال این ابعاد علمی میتواند نقطه تلاقی جنبش دانشجویی و نخبگان باشد.
صالح پور: نخبگان برای پرداختن به مسائل کشور نیاز به شفافیت دارند. با این وجود وقتی شفافیت اطلاعات وجود نداشته باشد طبیعتا نخبگان هم نمیتوانند تحلیل و راهکار درست را ارائه دهند. مشکلی که در بین نخبگان دانشگاهی به غیر از عدهای خاص وجود دارد این است که انگیزهای برای اظهارنظر در رابطه با مسائل مختلف کشور ندارند البته آن عدهای هم که اظهارنظر میکنند دچار فشارهای سیاسی میشوند، چون دولت و برخی نهادها را نقد کرده اند در هر حال علت این مسئله عدم تحمل نقدپذیری دستگاههای مربوطه است.
مرادی: شاید درک جنبش دانشجویی یک پله از عموم مردم جلوتر باشند، اما باز هم یک درک و اطلاعات عمومی از مطالب دارد، اما نخبگان در تمام موضوعات نقش دارند از این رو جنبش دانشجویی هم باید با نخبگان و هم با مردم ارتباط داشته باشد و در واقع پل ارتباط بین مردم و نخبگان باشد. ارتباط جنبش دانشجویی با نخبگان برای دریافت تحلیل است در هر حال ما با مجموعههای تخصصی مانند ایتان و دیده بان شفافیت و عدالت ارتباط داریم و عموما مباحث آموزشی را هم پیگیری میکنیم.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید