جنگ وجودی صلح ندارد.
بخش اول:
• جنگ وجودی، صلح ندارد.
اگر روند اعلام پایان درگیری را به دقت دنبال کرده باشید متوجه میشوید که این مسئله بیش از اینکه به یک توافق شبیه باشد، اعلام پایان درگیری توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
آتشبس به صورت یکطرفه از سوی آمریکا و اسرائیل مطرح شد، توافق دوجانبهای برای آتشبس مطرح نیست؛ چهبسا بیانیهای است برای اعلام شکست عملیات نظامی رژیم صهیونیستی علیه ایران. البته این نه به معنای شکست همیشگی دشمن بلکه صرفا به معنای پیروزی ایران در فصل اول جنگ میباشد.
آتشبس به معنای پایان جنگ و یا حتی به معنای صلح هم نیست؛ وقتی صلحی نیست تحمیلی بودن یا نبودنش معنا ندارد.
این “جنگ وجودی” بخواهد هم نمیتواند صلح داشته باشد؛ و آتشبس صرفا جهت بازیابی قدرت در برابر دشمن مورد پذیرش قرار میگیرد.
متن صریح بیانیه شعام ناظر به “توقف یکجانبه” قابل توجه است. ۱۲ روز در برابر ائتلاف آمریکا و اسرائیل هنرمندانه جنگیده و دفاع کردهایم. آتشبس تحمیلی را در زمانِ حمله مستقیم آمریکا به تاسیسات صلحآمیز هستهای مان پس زدیم و عقب ننشستیم. معنای “وضعیت دست به ماشه” نیز کاملا مشخص است آن هم وقتی که طرف آتشبس اسرائیل است پس هیچ اعتمادی به دوامش نباید داشت.
این حجم از بازی رسانهای و سروصداکردن درمورد آتشبس، با تاکید زیاد بر ادعای دروغ توافقیبودن و دوطرفهبودن آتشبس، و حتی با دم زدن از صلح نشان میدهد که آنها نیتی درخصوص آتشبس حقیقی ندارند. صلح بدون پذیرش جنایت و پرداخت غرامت توسط جنایتکار، خود جنایتی عظیم و تجاوز تازهای علیه یک سرزمین و یک ملت است.
• جنگ بر سر امید با سلاح کلمات
اما هدف دشمن تبدیل یک منازعه خارجی به یک درگیری سیاسی داخلی است؛ بهگونهای که تحمیل شکست به طرف مقابل را صلح تحمیلی به خود معنا کنیم. دشمنی که از نظر نظامی و اراده ضعیف اما از نظر جنگ روانی و رسانهای بسیار قوی است.
همچنان که نگرانی مردم و نخبگان انقلابی از سرد شدن قوتِ سرمایه اجتمایی قابل درک است اما زمانِ حال زمانِ رها کردن قوه تفکر و غرق شدن در بازی با کلمات نیست.
از وظایف قشر دانشجو است که این خشم مقدس ملت ایران نسبت به محوِ اسرائیل را با جهتدهی دقیقی سامان دهد و در کنار مطالبهی تخاطب صحیحِ حاکمیت و مردم نقش خود را نیز در تسریع و تصحیح این فرایند نیز ایفا کند.
همچنین حال فرصت برسی دستاوردها و عبرتهاست. فرصت برسی نقاط ضعف و قوت نبرد و قدرتمندتر کردن تحمیل معادله ایران بر منطقه.
پیش از این هم میدانستیم که دشمن قطعا از یک سو دولت را تحریک میکند تا سخنانی ابراز کند که با نظر کلیت مردم و حکومت در ایستادگی در برابر دشمن و احقاق حق ملت ایران متفاوت باشد اما چگونگی یک برخورد هوشمندانه برآمده از تجربه و تدبیر ماست.
• مهمتر از تذکر خطا در جنگ…؟
سیاست عرصه بازی بین امکانها و واقعیتها است نه ایدهآلها و آرمانها. ادامهی این جنگِ ظاهراً بدون آتش را نحوه تخاطب حاکمیت با مردم و نقش آفرینی حلقه میانی مدیریت خواهد کرد. هر تمهیدی که بتواند سرمایه وحدت به وجود آمده را حفظ کند نیاز ضروری و اکنون ماست.
آسان گذشتن از روایت جنگی که در ابطال انواعی از پیشبینیها و تحلیلها و ادعاها نقش آفرینی میکرد، عاقلانه و خردمندانه نیست.
در عین حال بخش زیادی از قدرت رسانه در دست افراط و تفریط است، حتی الامکان نباید اعتنا کرد، مهمتر از تذکر خطا در جنگ حفط فضای اتحاد ملی است.
ایران امروز پرچمِ عزتِ انسان و انسانیت است. سرزمینی ک در جهان فرومایگی حکومتها، مایهٔ عزت انسانیت است. ما در مقدسترین دفاع تاریخ و شرافتمندانهترین سرزمین دنیاییم و حال باید روایت درستی از پایانبندی یک جنگ وجودی داشته باشیم.
حال نوبت ماست که وظیفه خود را در قبال این جمله ایفا کنیم:« فروپاشی اسرائیل صرفاً با ابزار نظامی نیست».
این مطلب بدون برچسب می باشد.


دیدگاهتان را بنویسید