آخرین اخبار
توحید محمد زاده

قدرت منطقه‌ای یا منطقه‌ای قدرتمند

ایران با مجموعه توان نظامی، اقتصادی و قدرت نرم خود می‌تواند قدرت برتر غرب آسیا باشد ضمن آنکه شواهد این امر در نظم سازی، در هنجارسازی و در پیشرفت های اقتصادی و نظامی‌اش مشهود است و این امر تا حد زیادی محقق شده است.
اشتراک گذاری
26 اسفند 1396
146 بازدید
کد مطلب : 509

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، توحید
محمد زاده فعال دانشجویی و از اعضای اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان طی
یادداشتی نوشت: جمهوری اسلامی ایران با مجموعه توان نظامی، اقتصادی و قدرت
نرم خود می‌تواند قدرت برتر غرب آسیا باشد ضمن آنکه شواهد این امر در نظم
سازی، در هنجار سازی و در پیشرفت های اقتصادی و نظامی‌اش مشهود است و این
امر تا حد زیادی محقق شده است و با ادامه روند قدرت سازی می‌تواند در رقابت
با کشورهای دیگر از آنها پیشی گرفته و منطقه ای قدرتمند با محوریت خود
تشکیل دهد.

متن این یادداشت در ادامه آمده است:

« برخی از تحلیل گران سیاست خارجی بر این باورند که
تبدیل شدن به قوی ترین کشور در منطقه نباید به عنوان هدف اول دنبال شود و
ما در غرب آسیا نیاز به منطقه‌ای قوی داریم و نه یک کشور پرقدرت. منتقدین
به دیدگاه منطقه قدرتمند رقابت‌های بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای دیگر
در منطقه غرب آسیا را وقت تلف کردن می‌دانند و معتقدند که با تشکیل
منطقه‌ای قدرتمند می‌توان از حضور مخرب قدرت‌های خارجی در منطقه جلوگیری
نمود و نیازی به تبدیل شدن به قدرت برتر وجود ندارد. آنها معتقدند ایران
باید به دنبال سیاست همسایگی و حسن همجواری باشد. آنان معتقدند که تبدیل
شدن به یک قدرت منطقه‌ای هزینه ساز است و ایران توان پرداخت هزینه های آن
را ندارد. 

قدرت منطقه ای در واقع قدرتمندترین دولت در سطح یک
منطقه است. قدرت منطقه‌ای دارای چه ویژگی‌هایی است و امکان تبدیل شدن به
قدرت منطقه‌ای برای ایران ممکن است یا خیر را در این نوشته بررسی می‌کنیم.

معتقدین به قدرت برتر منطقه ای دیدگاه اول را کاملاً
مغایر با منافع ملی ایران (خصوصا توسعه ی عمق راهبردی)، مبانی دینی، مبانی
انقلاب اسلامی مخصوصا در مورد مقاومت اسلامی و امنیت ملی می‌دانند. آگاهی
از میزان قدرت دولت ها در مناطق مختلف جهان، منجر به شناخت روند تاثیرگذاری
آنها بر معادلات منطقه ای می‌شود.

اهمیت این موضوع از آن جهت است که قدرت منطقه ای
علاوه بر تاثیرگذاری بر مسایل منطقه، تاثیرات جهانی و بین المللی نیز دارد.
قطعا دولت هایی که ادعای قدرتمندترین دولت در سطح منطقه را دارند؛ باید از
مولفه ها و ویژگی هایی برخوردار باشند.

در این نوشتار مهمترین ویژگی هایی که یک کشور در
صورت دارا بودن آن ها می تواند به عنوان قدرت منطقه ای مطرح شود، مورد بحث
قرار می گیرد.

ویژگی های قدرت منطقه ای:
۱. منابع قدرت (قدرت مادی و قدرت معنوی): قدرت مادی عبارت است از توان
اقتصادی، نظامی، علمی، جمعیتی و غیره که هر کشور بر حسب توانایی خود در این
حوزه ها دسته بندی می شود.

منظور از قدرت معنوی (نرم)، مجموعه هنجارها و ارزش
های حاکم بر دولت است که به تعبیر دیگر ایدئولوژی نام دارد. برخی از نظریه
پردازان تمامی مولفه های قدرت سخت را با هم در نظر می گیرند اما برخی دیگر،
به مولفه اقتصادی بیشتر بها می دهند.

در این میان توان اقتصادی نقشی ویژه و مهم دارد.
هرچه شاخص‌های رشد و توسعه اقتصادی کشور قوی تر باشد، پشتوانه محکم تری
برای قدرت دولت خواهد بود. برای تقویت و رقابت پذیرتر ساختن اقتصاد، باید
بخش صنعت به رشد قابل قبولی رسیده باشد. طبیعتا با اقتصاد قوی و توسعه
یافته، شرایط مناسب تری برای فراهم سازی منابع امنیتی و در رأس آن امکانات
نظامی ایجاد خواهد شد. قدرت معنوی و نرم نیز از دیگر مولفه های قدرت دولت
ها به شمار می آید.مولفه های قدرت نرم، ارزش ها و هنجارهایی می باشد که
دولت ها مروج آن هستند.

ممکن است این ارزش ها با ارزش های پذیرفته شده در
سطح بین الملل متفاوت باشد اما به لحاظ نفوذ آنها در سایر دولت ها و ملت ها
از اهمیت برخوردار باشد. دولتی که در پی اعمال قدرت بر دیگران است، باید
به اعمال قدرت خود مشروعیت دهد. برای جلب مشروعیت، صرف منابع مادی کافی
نیست، بلکه سیاست خارجی چنین دولتی باید حاوی مضامین اخلاقی و فرهنگی جذاب
باشد. باید به دیگران اطمینان داده شود که نظمی که به دنبال آن هستیم،
عادلانه و مبتنی بر منافع همگانی است.

ارزش ها و هنجارهای فرهنگی باید به گونه‌ای معرفی
شوند که برای دیگران قابل قبول و معتبر تلقی شوند.به نظر می رسد هر دو منبع
قدرت با شرایط جمهوری اسلامی در منطقه غرب آسیا منطبق باشد. ایران از لحاظ
قدرت مادی و معنوی دارای شرایطی است که از سایر کشورها منطقه متمایز
است.مهمترین مولفه های قدرت مادی، «توان اقتصادی، توان نظامی و توان علمی»
می باشد که در هر سه مورد، جمهوری اسلامی توانمندی هایی را دارا می باشد.
معمولا برای تعیین میزان قدرت نظامی یک کشور، شاخص هایی همچون تعداد
نیروهای نظامی، میزان سلاح، انواع هواپیمای های جنگی، میزان موشک های کوتاه
برد، میان برد و بالستیک، پهبادها و غیره اندازه گیری می شود. تئوری فکری
جمهوری اسلامی مبتنی بر این اصل است که دین می تواند زندگی انسان را در
حوزه های سیاسی و اجتماعی نیز هدایت کند.از جمله ابعاد قدرت نرم جمهوری
اسلامی، نقد دموکراسی غربی و لیبرالیسم به عنوان الگویی برای جوامع اسلامی
می باشد. بر این اساس، انقلاب اسلامی با استفاده از نظریه مردم سالاری
دینی، افراد جامعه را در اداره امور اجتماع شریک می داند.

۲.نفوذ در منطقه: نفوذ یکی از مولفه های اثرگذاری
دولت‌ها قلمداد می شود. در قالب نفوذ، قدرت منطقه ای می‌کوشد سایر دولت ها
را به ادامه عمل یا سیاستی وادار نماید که در راستای منافع اوست.

در رابطه با این ویژگی باید گفت که نفوذ جمهوری
اسلامی در منطقه، نفوذی گفتمانی است.نفوذ ایران در منطقه به سه دلیل می
باشد: یکی به دلیل فرهنگ دینی است که میان ایران و مردم منطقه نوعی همبستگی
را به وجود می آورد.

دوم مردم سالاری دینی به عنوان الگویی برای مبارزه
علیه نظام استبداد، برای سایر کشورها مطرح است.سوم استکبار ستیزی جمهوری
اسلامی ایران در کنار به رسمیت نشناختن رژیم صهیونیستی، جاذبه خاصی را برای
مردم منطقه به وجود آورده که ایران را متفاوت از سایر کشورها نموده است.

بنابراین این نفوذ ایران با نفوذ غرب در منطقه
متفاوت است. اصولا غرب به واسطه حضور نظامی در منطقه دارای نفوذ است.
پایگاه های آمریکا در کشورهای منطقه، زمینه ساز نفوذ در دولت های آنها شده
است. از سوی دیگر پادشاهان منطقه به دلیل آنکه فاقد پایگاه اجتماعی میان
مردم خود هستند، برای حفظ قدرت، چاره ای جز وابستگی به دولت های غربی
ندارند. به همین خاطر نفوذ دولت های غربی محدود به سیستم سیاسی کشورهای
منطقه است.به دلیل عدم محبوبیت دولت های منطقه میان مردمشان، این نفوذ منجر
به تنفر مردم منطقه از دولت های غربی شده است که این مسئله در نظرسنجی های
مختلف نمایان است.در مقابل نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه دارای سه سطح
است: 
۱.نفوذ در جنبش های اسلامی منطقه
۲.نفوذ در افکار عمومی مردم منطقه
۳. نفوذ در دولت های منطقه
۳.تاثیر گذاری منطقه ای: قدرت منطقه ای نه تنها نباید نسبت به مسائل منطقه
ای بی تفاوت باشد بلکه لازم است در مواقع ضروری در حل و فصل بحران های
منطقه ای دخالت نماید. این دخالت می بایست به همراه تاثیر گذاری باشد.

مسائل کلان منطقه ای بدون حضور قدرت منطقه ای قابل
حل نیست. این ویژگی نیز با نقش ایران در منطقه منطبق است. جمهوری اسلامی
پتانسیل لازم برای تاثیرگذاری بر معادلات منطقه ای را دارا می باشد.

۴.پذیرش از سوی سایر دولت ها: پذیرش بدین معناست که
قدرت منطقه ای، از سوی کشورهای مختلف در سطح منطقه و محیط بین الملل، به
رسمیت شناخته شود.یکی از نشانه های پذیرش از سوی دیگر کشورها، دعوت از قدرت
منطقه ای برای مشارکت در حل و فصل اختلافات و بحران های منطقه ای می باشد.

قدرت منطقه ای باید مشارکت و نقش آفرینی جدی در
مدیریت منطقه ای داشته باشد. این مرحله برای جمهوری اسلامی ایران، به دو
صورت می باشد:

۱.اذعان دولت ها به قدرت ایران در منطقه و نقش این
کشور در حل و فصل بحران های منطقه ۲.تشکیل سازمان ها و تصویب قوانین برای
جلوگیری از نفوذ جمهوری اسلامی که در حقیقت اذعانی به قدرت منطقه ای ایران
است.
منطقه ی قدرتمند هم دارای ویژگی هایی است که عمده ترین عنصر آن وجود همکاری
و نظم منطقه ای می باشد (نظم منطقه ای بر محوریت مشارکت تمامی کشورها)،
ترتیبات منطقه ای در چارچوب همکاری شکل گرفته باشد، مثل نهادینه شدن
ترتیبات امنیت دسته جمعی و مشترک، بالا بردن سطح هنجارسازی و هنجار پذیری
در جامعه منطقه ای، احترام به اصول و قواعدی همچون حاکمیت ملی و مرزها در
سطح منطقه، حفظ وضعیت موجود را تا حد امکان و عدم ایجاد تهدید توسط دولت ها
برای یکدیگر و درگیر نشدن در منازعات مذهبی، ایدئولوژیک، قومی و غیره.

مهم تر از همه اینکه فاکتور اقتصادی در روابط اصل
باشد و نه امنیت.برخی ایران را به عنوان قدرت منطقه ای می پذیرند و برخی
این را نمی پذیرند و دیدگاه سومی هم وجود دارد که معتقد است ایران پتانسیل
های لازم را دارد و در شرف تبدیل شدن به قدرت منطقه ای است.به خصوص در سال
های اخیر به نظر می رسد سرعت ایران برای رسیدن به این نقش بیشتر شده است.

در مجموع باید اشاره کرد که قدرت منطقه ای و منطقه ی
قدرتمند مغایر با هم نیستند و قدرت منطقه ای در بطن منطقه ی قدرتمند امکان
پذیر است و ارتباط دو سویه بین این دو وجود دارد.جمهوری اسلامی ایران با
مجموعه ی توان نظامی، اقتصادی و قدرت نرم خود می تواند قدرت برتر غرب آسیا
باشد ضمن آنکه شواهد این امر در نظم سازی، در هنجار سازی و در پیشرفت های
اقتصادی و نظامی اش مشهود است و این امر تا حد زیادی محقق شده است و با
ادامه ی روند قدرت سازی میتواند در رقابت با کشورهای دیگر از آنها پیشی
گرفته و منطقه ای قدرتمند با محوریت خود تشکیل دهد.

۲- نفوذ در منطقه : نفوذ یکی از مولفه های اثر گذاری
دولت ها قلمداد می شود. در قالب نفوذ، قدرت منطقه ای می کوشد سایر دولت ها
را به ادامه عمل یا سیاستی وادار نماید که در راستای منافع اوست.در رابطه
با این ویژگی باید گفت که نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه، نفوذی گفتمانی
است.نفوذ ایران در منطقه به سه دلیل می باشد: یکی به دلیل فرهنگ دینی است
که میان ایران و مردم منطقه نوعی همبستگی را به وجود می آورد.دوم مردم
سالاری دینی به عنوان الگویی برای مبارزه علیه نظام استبداد، برای سایر
کشورها مطرح است.سوم استکبار ستیزی جمهوری اسلامی ایران در کنار به رسمیت
نشناختن رژیم صهیونیستی، جاذبه خاصی را برای مردم منطقه به وجود آورده که
ایران را متفاوت از سایر کشورها نموده است.بنابراین این نفوذ ایران با نفوذ
غرب در منطقه متفاوت است. اصولا غرب به واسطه حضور نظامی در منطقه دارای
نفوذ است.پایگاه های آمریکا در کشورهای منطقه، زمینه ساز نفوذ در دولت های
آنها شده است.از سوی دیگر پادشاهان منطقه به دلیل آنکه فاقد پایگاه اجتماعی
میان مردم خود هستند، برای حفظ قدرت، چاره ای جز وابستگی به دولت های غربی
ندارند.به همین خاطر نفوذ دولت های غربی محدود به سیستم سیاسی کشورهای
منطقه است.به دلیل عدم محبوبیت دولت های منطقه میان مردمشان، این نفوذ منجر
به تنفر مردم منطقه از دولت های غربی شده است که این مسئله در نظرسنجی های
مختلف نمایان است.در مقابل نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه دارای سه سطح است:

۱.نفوذ در جنبش های اسلامی منطقه
۲.نفوذ در افکار عمومی مردم منطقه
۳. نفوذ در دولت های منطقه
۳.تاثیر گذاری منطقه ای : قدرت منطقه ای نه تنها نباید نسبت به مسائل منطقه
ای بی تفاوت باشد بلکه لازم است در مواقع ضروری در حل و فصل بحران های
منطقه ای دخالت نماید.این دخالت
می بایست به همراه تاثیر گذاری باشد.مسائل کلان منطقه ای بدون حضور قدرت
منطقه ای قابل حل نیست.این ویژگی نیز با نقش ایران در منطقه منطبق است.
جمهوری اسلامی پتانسیل لازم برای تاثیرگذاری بر معادلات منطقه ای را دارا
می باشد.
۴.پذیرش از سوی سایر دولت ها : پذیرش بدین معناست که قدرت منطقه ای، از سوی
کشورهای مختلف در سطح منطقه و محیط بین الملل، به رسمیت شناخته شود.یکی از
نشانه های پذیرش از سوی دیگر کشورها، دعوت از قدرت منطقه ای برای مشارکت
در حل و فصل اختلافات و بحران های منطقه ای می باشد.قدرت منطقه ای باید
مشارکت و نقش آفرینی جدی در مدیریت منطقه ای داشته باشد. این مرحله برای
جمهوری اسلامی ایران، به دو صورت می باشد: ۱.اذعان دولت ها به قدرت ایران
در منطقه و نقش این کشور در حل و فصل بحران های منطقه ۲. تشکیل سازمان ها و
تصویب قوانین برای جلوگیری از نفوذ جمهوری اسلامی که در حقیقت اذعانی به
قدرت منطقه ای ایران است.

منطقه قدرتمند هم دارای ویژگی هایی است که عمده ترین
عنصر آن وجود همکاری و نظم منطقه ای می باشد (نظم منطقه ای بر محوریت
مشارکت تمامی کشورها)، ترتیبات منطقه ای در چارچوب همکاری شکل گرفته باشد،
مثل نهادینه شدن ترتیبات امنیت دسته جمعی و مشترک، بالا بردن سطح هنجارسازی
و هنجار پذیری در جامعه منطقه ای، احترام به اصول و قواعدی همچون حاکمیت
ملی و مرزها در سطح منطقه، حفظ وضعیت موجود را تا حد امکان و عدم ایجاد
تهدید توسط دولت ها برای یکدیگر و درگیر نشدن در منازعات مذهبی،
ایدئولوژیک، قومی و غیره.

مهم تر از همه اینکه فاکتور اقتصادی در روابط اصل
باشد و نه امنیت. برخی ایران را به عنوان قدرت منطقه ای می‌پذیرند و برخی
این را نمی پذیرند و دیدگاه سومی هم وجود دارد که معتقد است ایران
پتانسیل‌های لازم را دارد و در شرف تبدیل شدن به قدرت منطقه ای است. به
خصوص در سال های اخیر به نظر می رسد سرعت ایران برای رسیدن به این نقش
بیشتر شده است.

در مجموع باید اشاره کرد که قدرت منطقه ای و منطقه ی
قدرتمند مغایر با هم نیستند و قدرت منطقه ای در بطن منطقه ی قدرتمند امکان
پذیر است و ارتباط دو سویه بین این دو وجود دارد.

جمهوری اسلامی ایران با مجموعه توان نظامی، اقتصادی و
قدرت نرم خود می‌تواند قدرت برتر غرب آسیا باشد ضمن آنکه شواهد این امر در
نظم سازی، در هنجار سازی و در پیشرفت های اقتصادی و نظامی‌اش مشهود است و
این امر تا حد زیادی محقق شده است و با ادامه روند قدرت سازی می‌تواند در
رقابت با کشورهای دیگر از آنها پیشی گرفته و منطقه ای قدرتمند با محوریت
خود تشکیل دهد.»

توحید محمد زاده

تحریریه نشریه هم شاگردی

این مطلب بدون برچسب می باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *